جامعه کهنه

ساخت وبلاگ
ما به صراحت بیش از تعارف نیاز داریم، در نوشتن درباره کتاب‌ها هم به صراحت نیاز داریم، نه به تعارف تکه پاره‌کردن و رعایت حال همه را کردن، بسیار دلخوری از من پیش آمده است، سر رعایت نکردن آن چه به گمانم نباید البته رعایت کرد، حقیقتا، فرو کاهیدن حرف‌ها به «کتاب می‌خوانی که بدش را بگویی» به نظرم بی انصافی محض است، آقاجان شما بخوان تعریف کن، درد این است که شماها کت جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 164 تاريخ : يکشنبه 16 ارديبهشت 1397 ساعت: 3:53

کمی استرس داشتم به طوری که پایم راستم به درد آمد. برنامه‌ام کمی به هم ریخته شده است، صبح هم یک ساعت دیر سر کار رسیدم. پنج و نیم بیدار شدم اما گفتم یک چشم بخوابم، یک چشم همان و هفت و نیم شدن همان. دیگر وقت نشد به روال همیشگی حمام بروم اما صبحانه مرتبی خوردم و به کابوس ناجوری که شب پیش دیده بودم فکر کردم. بی‌آنکه بدانم خوابم چیست.

جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1397 ساعت: 20:02

در مجله تجربه اشاره کوچکی به این وبلاگ شده است و البته به حقیر. من تجربه نمیخوانم، دلیلش البته مهدی نیست، به هر حال او هم کار خودش را می‌کند، واقعا وقت نمیشود، به هر حال در این شماره فرموده که: ما نویسنده‌ای داریم که برای مخاطبانش گزارش روزنامه می‌نویسد از خودش، از حمام رفتنش، شلوار خریدن یا کیفیت نیمرویی که نصف شب خورده و این تاملات اولی را گره می‌زند به جه جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 168 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1397 ساعت: 20:02

هفته بعد برایم مهم است، هم در دانشگاه ارائه دارم هم کلی مطلب نخوانده و نیمه خوانده دارم. مطلبی درباره مدیریت دولتی عمومی و هم مطلبی درباره خط مشی گذاری و فلسفه آن و البته درباره توسعه پایدار. امروز را استراحت کردم، فردا باید بکوب درس بخوانم.

جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1397 ساعت: 20:02